Wednesday 28 November 2012

Posted by Unknown |
صاحب بلاگی که در آن هستید، کاپیتان تنها، مدتی پیش و دقیقآ پس از خالی شدن افکار نوشتاری خود، از انزوای خویش خارج شده و وارد جامعه شده است که از آن لحظه، به گوشه دنج خلوت خویش مراجعت نکرده و خلقی دوستار نوشته هایش را نگران کرده است.
گویا گوشه ی دنج خلوت خویش را برای کس دیگری آب و جارو میکند که اینگونه از دیدها پنهان شده است، گفتن این کلمه شاید خارج از ذهن نباشد که قهری دیگر با ادبیات تنهایی را شاهد هستیم در چهارچوب دنیای گرد.
بگذریم.
محض تسهیل و پیشبرد تحقیقات پلیسی اعلام می‌شود، در همین فاصله که نویسنده مذکور در غیبت به سر می‌برد. دو بزرگداشت دولتی برای وی انجام گرفته است. به دریافت چندین لقب و البته چندین سکه‌ی طلا نائل شده است. نوشته ها و اشعارش مکرر در رادیو و تلویزیون با شدت و غلظت قابل توجهی، با لهجه‌ی عرفانی محض، دکلمه می‌شود. عکسش بر صفحه‌ی اول و روزنامه‌های عصر، به صورت قشنگ، چاپ شده است و همچنین سمینارهایی پیرامون تاثیر او بر ادبیات ترتیب داده شده است. عنوان یکی از سمینارها هم این بود: ((ادبیات در جلو و پشت کاپیتان.))
جالب است که فرد مذکور به دور از هرگونه جنب و جوشی و خارج از کادر در حال گرم کردن عشق خود با حضرت عشقش، با ادبیاتش قهر کرده است.
گفتنی‌ست جامعه‌ی ادب دوست کشور از مردم عزیز استدعا دارد برای دریافت مژدگانی، در صورت مشاهده‌ی نویسنده‌ی قبلآ گمنام و نویسنده شهیر فعلی، وی را پیش خود پنهان کنند، تا نوشته هایش همچنان از تلویزیون و رادیو به صورت قشنگ خوانده شود.
با تشکر.
امضا.

0 comments:

Post a Comment